نخستین مناجات - همنفس بی کسان
سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۴۳ ب.ظ
ای کرمت هم نفسِ بی کسان
جز تو کسی نیست کسِ بی کسان
بی کسم و هم نفسِ من تویی
رو به که آرم که کسِ من تویی
ای زجمال تو جهان غرق نور
نور بطون تو حجابِ ظهور
کون و مکان مظهرِ نورِ تواند
جمله جهان محضِ ظهور تواند
در دل هر ذره بود سیرِ تو
نیست درین پرده کسی غیرِ تو
ما همه هیچیم تویی هرچه هست
جز تو کسی نیست به بالا و پست
جز تو همه فانی و باقی تویی
بزمِ بقا را می و ساقی تویی
ای دو جهان محو تماشای تو
جز تو کسی نیست شناسای تو
کیست که قایل به ثنای تونیست
کیست که مایل به لقای تو نیست
ما همه مشغول ثنای توایم
واله و مشتاقِ لقای توایم
روزنِ جان بر دلِ ما باز کن
دیدۀ ما را صدفِ راز کن
۹۲/۰۷/۰۲