صبح قریب

صبح قریب
آخرین مطالب

چهل شب ـ چهل منزل3

سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۴:۵۹ ب.ظ

شب سوم ـ منزلگاه صفاح

 

*إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ*

 

السلام علی ابن فاطمه الزهراء

سلام بر فرزند فاطمه زهراء

 

زیارت ناحیه مقدسه

وجوه تسمیه آن علیا مخدره به فاطمه و زهراء که بر چند حدیث اقتصار میشود :

 

*پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره فاطمه اش فرمود : فاطمۀ سیدة نساءالعالمین من الاولین و الاخرین و انها لتقوم فی محرابها فیسلم علیها سبعون الف ملک من المقربین و نیادونها بما نادت به الملائکۀ مریم فیقولون یا فاطمه ان الله اصطفیک و طهرک علی نساءالعالمین ... فاطمه سیده زنان دو عالم از اولین و آخرین ست و همانا هنگامی که او در محرابش می ایستد هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرب بر او سلام میکنند و او را به ندایی که به آن مریم را ندا میکردند میخوانند و می گویند : ای فاطمه همانا خداوند عز و جل ترا از میان زنان دو عالم انتخاب کرده و پاک نمود.

 

 *در علل الشرایع از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ روایت میکند که فرمود : فاطمه را محدثه نامیدند برای آنکه ملائکه از آسمان بر وی نازل شده او را ندا میکردند چنانکه مریم را ندا میکردند و میگفتند : ان الله اصطفیک و طهرک علی نساءالعالمین ، پس فاطمه با ایشان و ایشان با فاطمه حدیث میکردند ، حتی شبی آنمخدره از ملائکه سئوال کرد : آیا مریم افضل زنان عالمیان نیست ؟ عرض کردند : مریم افضل زنان عالم خود بود ، ولی خدا ترا سیده زنان عالم او و عالم خودت و بلکه سیده نساءالعالمین اولین و آخرین قرار داد.

 

*در بحار در روایتی از حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ  نقل میکند که آنحضرت درباره فاطمه ـ سلام الله علیها ـ فرمود : فاطمۀ هی الصدیقۀ الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی . صاحب کتاب خصایص الفاطمیه میگوید : قرن دارای چند معنی میباشد : اول هفتاد یا هشتاد یا سی یا صد سال . دوم مراد از قرن اهل هر زمانند که در آن پیغمبری باشد مثل زمان حضرت موسی زمان حضرت عیسی و غیره سوم مراد از قرن عمر غالب مردم است . اما معنی دارت در حدیث است که : اولوالعزم من الرسل سادة المرسلین و النبیین علیهم دارت الرحی ، یعنی پیغمبران اولوالعزم آقایان پیغمبرانند آسمانها و زمین بواسطه بودن آنها دور میزنند یعنی به تصدق سر آنها گردش میکنند .

 

*در علل الشرایع به سند متصل از محمد بن مسلم ثقفی روایت کرده که گفت سمعت عن ابی جعفر ـ علیه السلام ـ یقول : لفاطمه وقفه علی باب جهنّم فاذا کان یوم القیمۀ کتب بین عینی کل رجل مؤمن او کافر فیؤمر بمحبّ قد کثرت ذنوبه الی النّار فتقرء فاطمه بین عینیه محبّا فتقول الهی و سیّدی سمّیتنی فاطمه و فطمت بی من تولّانی و تولّی ذریّتی من النّار و وعدک الحقّ و انت لا تخلف المیعاد فیقول اللّه عزّ و جلّ صدقت یا فاطمه انّی سمّیتک فاطمه و فطمت بک من احبّک و تولّاک و احبّ ذریّتک و تولّاهم من النّار و وعدی الحق و لا اخلف المیعاد انّما امرت بهذا عبدی الی النّار لتشفعی فیه فاشفّعک و لتبیّنن ملائکتی و انبیائی و رُسُلی واهل الموقف موقفک منّی و مکانک عندی فمن قرأت بین عینیه مؤمناً فخذی بیده و ادخلیه الجنّه ... یعنی شنیدم از ابی جعفر علیهالسلام که میفرمود برای فاطمه توقفی است بر دَرِ جهنم چون روز قیامت شود نوشته میشود میان دو چشم هر مردی که مؤمن است یا کافر پس فرمان داده میشود به دوستی که گناهانش زیاد شده به سوی آتش بروند پس میخواند فاطمه میان دو چشم او را که دوست دارنده است آنگاه فاطمه میگوید خدای من و آقای من مرا فاطمه نامیدی و جدا گردانیدی و منع کردی به سبب من کسی را که دوست دارد مرا و دوست دارد ذریّه مرا از آتش و وعده تو ثابت و حق است و تو خلف وعده نمیکنی پس خدای عزّوجل میفرماید راست گفتی ای فاطمه من تو را فاطمه نام گذاردم و جدا کردم به سبب تو کسی را که تو را دوست میدارد و دوست میدارد ذریّه تو را از آتش و وعده من ثابت و حق است و خلف وعده نمیکنم غیر از این نیست که من به این سبب امر کردم بنده خود را به سوی آتش تا تو در حق او شفاعت کنی و من تو را شفیع قرار دهم و ظاهر کنی برای فرشتگان من و پیغمبران من و فرستادگان من و اهل موقف، موقف تو را از من و جایگاه تو را در نزد خودم پس هر که را در میان دو چشمش بخوانی که مؤمن است بگیر دست او را و او را داخل بهشت کن.

 

*شیخ صدوق رحمه الله در کتاب معانی الاخبار و علل الشرایع باسناد خود از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ روایت نموده و گفته است آن حضرت فرمود : اتدری ای شیء تفسیر فاطمۀ قلت اخبرنی یا سیّدی قال فطمت مَن الشرّ ... یعنی آیا میدانی که چه چیز است تفسیر فاطمه عرض کردم مرا خبر ده ای آقای من فرمود یعنی بریده شده از هر بدی.

 

* در کتاب عیون روایت کرده به سه سند از حضرت رضا ـ علیه السلام ـ از پدران خود از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله ـ که فرمود : انّی سمیت ابنتی فاطمۀ لانّ اللّه عزّ و جلّ فطمها و فطم من احبّها من النّار... یعنی من دخترم را فاطمه نام گذاردم برای اینکه خدای عزّوجل بازداشته است او را و بازداشته است کسی را که دوست بدارد او را از آتش.

 

*شیخ صدوق (ره) نیز در کتاب معانی الاخبار و علل الشرایع به اسناد خود از ابن عمّاره از پدرش روایت کرده که گفت : سئلت اباعبداللّه ـ علیه السلام ـ عن فاطمۀ لم سمیّت زهراء فقال : لانّها کانت اذا قامت فی محرابها زَهَرَ نورها لاهل السّماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الَارْض ... یعنی پرسیدم از اباعبدالله ـ علیه السلام ـ از فاطمه که چرا زهراء نامیده شد؟ فرمود : برای آنکه چون در محراب خود میایستاد میدرخشید نور او برای اهل آسمانها همچنانکه نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد.

 

*علامه مجلسی (ره) در عاشر بحارالانوار از شیرویه در کتاب فردوس نقل کرده است از ابی هاشم عسکری که گفته است سئلت عن صاحب العسکر لم سمیّت فاطمۀ الزّهراء فقال : کان وجهها یزهر لامیرالمؤمنین من اوّل النّهار کالشمس الضّاحیۀ و عند الزّوال کالقمرالمنیر و عند غروب الشمس کالکوکب الدُّری ... یعنی پرسیدم از صاحب عسکر (یعنی امام حسن عسکری) ـ علیه السلام ـ که چرا فاطمه، زهراء نامیده شد؟ فرمود : برای اینکه روی زهراء برای امیرالمؤمنین علیهالسلام در اوّل روز مانند آفتاب تابان میدرخشید و در هنگام زوال مانند ماه تابان نوردهنده و در هنگام غروب آفتاب مانند ستاره درخشان میدرخشید.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۶
حسام الدین

نظرات  (۱)

یازهراص ممنون بزرگوار

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">