مقصود او
دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۲۱ ب.ظ
مقصود او فشاندن جان عاشقانه بود
با دشمنان محاربه کردن بهانه بود
هل من مغیث گفتن فرزند بوتراب
بالله که آزمایش اهل زمانه بود
درنصف روز همه ایثار یارکرد
هرگوهر نفیس کش اندر خزانه بود
حق خواست باب فیض گشاید به روی خلق
نای و نوای شور حسینی بهانه بود
گردید دشت کرب و بلا، ساحل نجات
هر چند بحر عشق ، یمی بیکرانه بود
شد یکه تاز رزم ، شهی کز علو قدر
واجب صفت به عرصه امکان یگانه بود
جز نای نینوای حسینی ، به روزگار
هر نغمة دگر که شنیدم فسانه بود
۹۲/۱۰/۰۲
آن منی کجا روی بی تو به سر نمی شود
التماس دعا