این گوهر به خون شده غلتان حسین تست
وین کشتی شکسته ز طوفان حسین تست
این یوسفی که بر تن خود کرده پیرهن
از تار زلف های پریشان حسین تست
این از غبار تیره هامون نهفته رو
در پرده آفتاب درخشان حسین تست
این خضر تشنه کام که سرچشمه حیات
بدرود کرده با لب عطشان حسین تست
این پیکری که کرده نسیمش کفن به بر
از پرنیان ریگ بیابان حسین تست
این لالة شکفته که زهرا ز داغ او
چون گل نموده چاک گریبان حسین تست
این شمع کشته از اثر تندباد جور
کش بی چراغ مانده شبستان حسین تست
این شاهباز اوج سعادت که کرده باز
شهپر به سوی عرش ز پیکان حسین تست