صبح قریب

صبح قریب
آخرین مطالب

۱۴ مطلب با موضوع «مهدویات» ثبت شده است

دردل کِشدم آتش هجر تو زبانه

آخر کُشدم از غمت این آه شبانه

خونم چکد از دیده بسودای تو تا کی

تا چند روم در طلبت خانه به خانه

هر سو نگرم مهر دل آرای تو بینم

هر جا گذرم میطلبم از تو نشانه

دل بر سر آن شد که به پای تو دهد جان

گر دست دهد وصل تو ای در یگانه

آیا رسد آن طالع فیروز که روزی

روزی شودم دولت دیدار تو یا نه

برخیز و بساط ستم و جور تو برچین

برهان همه یاران خود از جور زمانه

حیران بامیدست که دیدار تو بیند

روزی که زنی تکیه به اورنگ شهانه


اثر طبع علامه میر جهانی ( ره ) ، متخلص به حیران

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۴۶
حسام الدین

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت دریای نور داری

من غرق در گناهم، کی می کنی نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمی صبور داری

از پرده ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دلها، کی میل شور داری؟

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۲ ، ۲۰:۲۲
حسام الدین

 الا یا ایّها المَهدی مدامَ الوَصل ناوِلها

که در دوران هجرانت بسی افتاد مشکلها

صبا از نکهت کویت نسیمی سوی ما آورد

ز سوز شعله شوقت چه تاب افتاد در دلها

چو نور مهر تو تابید بر دلهای مشتاقان

ز خود آهنگ حق کردند و بربستند محملها

دل بی بهره از مهرت حقیقت را کجا یابد

حق از آئینه رویت تجلی کرد بر دلها

به کوی خود نشانی ده که شوق تو محبان را

ز تقوی داد زاد ره، ز طاعت بست محملها

به حق سجاده تزیین کن مهل محراب و منبر را

که دیوان فلک صورت از آن سازند محفلها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل

ز غرقاب فراق خود رهی بنما به ساحلها

اگر دانستمی کویت به سر میآمدم سویت

خوشا گر بودمی آگه ز راه و رسم منزلها

چو بینی حجت حق را به پایش جانفشان ای فیض

« مَتی ما تَلقِ مَن تَهوی، دَعِ الدُّنیا وَ أهمِلها »


                                                        ملا محسن فیض کاشانی (ره)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۶:۱۲
حسام الدین

قال الصادق علیه السلام :

« ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من الناس الا قد ولّوا من النّاس حتّی لا یقول قائل انّا لو ولّینا لعدلنا ثم یقوم القائم ارواح من سواه فداه بالحق و العدل ». غیبت نعمانی

این امر اتفاق نمی افتد تا اینکه باقی نماند هیچ صنفی از مردم مگر اینکه حکومت کنند از جهت مردمان تا کسی ازیشان نگوید که چنانچه ما حکومت می کردیم بعدالت رفتار مینمودیم پس آنگاه قائم براستی وعدالت قیام میکند .

قال الصادق علیه السلام :

« انّ دولتنا آخر الدّول و لم یبق أهل بیت لهم دوله الّا حکموا قبلنا لئلاّ یقولوا إذا رأوا سیرتنا إذا ملکنا سرنا مثل سیر هؤلاءو هو قول الله عزّ و جلّ « والعاقبه للمتقین ». کشف الحق خاتون آبادی

دولت ما آخرین دولتهاست و باقی نماند اهل بیتی که ایشان را دولتی باشد مگر آنکه پیش از ما حکم کنند تا هر گاه که سیره وروش ما را ببینند بگویند که : اگر ما نیز دولت یافته بودیم مانند سیرت وسلوک ایشان رفتار مینمودیم و قول خداوند عزیز و جلیل مشیر به دولت ماست آنجا که میفرماید : « والعاقبه للمتقین ».


... هله ! تا زبانِ مردمان در طلب دولتِ امن و امان حضرتِ جانان صاحب الزمان « ارواحنا لتراب مقدمه الفداء » با دل و جان ایشان گره نخورد و چشم امیدشان در خواهش نجات و صلاح نگاه از دست دیگران نَبُرَّد ، کجا طَهور ظهورش در جام کام ریزند و حجاب غیرت از آفتاب جهانتاب طلعتش گیرند ؟  شگفتا ! سودای خام خفتگانی که با قلوبی خالی از شرف و خواطری دربند آب و علف هر صبح و شام بدعوی کاذب و باطل در طلب ظهورش ندبه میکنند و فریاد ، که :

... أین هادم أبنیه الشّرک و النّفاق ،

أین مبید اهل الفسوق و العصیان و الطّغیان ،

أین حاصد فروع الغیّ و الشّقاق ،

آین طامس اثار الزّیغ و الاهواء ،

أین قاطع حبائل الکذب و الافتراء ،

أین مبید العتاه و المرده ،

أین مستأصل أهل العناد و التّضلیل و الالحاد ،

أین معزّ الاولیاء و مذلّ الاعداء ،

أین جامع الکلمه علی التّقوی ... أین ... أین ...

... آه ... یابن الحسن (عجل الله لک ما وعدک من النصر و ظهور الامر) دیریست که در میان هیاهوی نفس پلید و شیطان طرید یاد ترا از خاطرمان گم کرده ایم و چونان رمه ای بی چوپان اسیر تیه ضلالت وگمراهی شده ایم ... چه بیشمار دلها که در گرمای جانسوز فراقت فُسُرد و چه بسیار جانها که در سرمای دلدوز هجرانت پژمرد ... یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی ... آه آه آه ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۶:۰۲
حسام الدین