قال الصادق علیه السلام :
« ما یکون هذا الامر حتّی لا یبقی صنف من الناس
الا قد ولّوا من النّاس حتّی لا یقول قائل انّا لو ولّینا لعدلنا ثم یقوم القائم
ارواح من سواه فداه بالحق و العدل ». غیبت نعمانی
این امر اتفاق نمی افتد تا اینکه باقی نماند هیچ
صنفی از مردم مگر اینکه حکومت کنند از جهت مردمان تا کسی ازیشان نگوید که چنانچه
ما حکومت می کردیم بعدالت رفتار مینمودیم پس آنگاه قائم براستی وعدالت قیام میکند .
قال الصادق علیه السلام :
« انّ دولتنا آخر الدّول و لم یبق أهل بیت لهم
دوله الّا حکموا قبلنا لئلاّ یقولوا إذا رأوا سیرتنا إذا ملکنا سرنا مثل سیر
هؤلاءو هو قول الله عزّ و جلّ « والعاقبه للمتقین ». کشف الحق خاتون آبادی
دولت ما آخرین دولتهاست و باقی نماند اهل بیتی که
ایشان را دولتی باشد مگر آنکه پیش از ما حکم کنند تا هر گاه که سیره وروش ما را
ببینند بگویند که : اگر ما نیز دولت یافته بودیم مانند سیرت وسلوک ایشان رفتار
مینمودیم و قول خداوند عزیز و جلیل مشیر به دولت ماست آنجا که میفرماید : « والعاقبه للمتقین
».
... هله ! تا زبانِ مردمان در طلب دولتِ امن و امان
حضرتِ جانان صاحب الزمان « ارواحنا لتراب مقدمه الفداء » با
دل و جان ایشان گره نخورد و چشم امیدشان در خواهش نجات و صلاح نگاه از دست دیگران
نَبُرَّد ، کجا طَهور ظهورش در جام کام ریزند و حجاب غیرت از آفتاب جهانتاب طلعتش
گیرند ؟ شگفتا ! سودای خام خفتگانی که با
قلوبی خالی از شرف و خواطری دربند آب و علف هر صبح و شام بدعوی کاذب و باطل در طلب
ظهورش ندبه میکنند و فریاد ، که :
... أین هادم أبنیه
الشّرک و النّفاق ،
أین مبید اهل الفسوق و العصیان و
الطّغیان ،
أین حاصد فروع الغیّ و الشّقاق ،
آین طامس اثار الزّیغ و الاهواء ،
أین قاطع حبائل الکذب و الافتراء ،
أین مبید العتاه و المرده ،
أین مستأصل أهل العناد و التّضلیل و
الالحاد ،
أین معزّ الاولیاء و مذلّ الاعداء ،
أین جامع الکلمه علی التّقوی ... أین ... أین
...
... آه ... یابن الحسن (عجل الله لک ما وعدک من النصر و ظهور الامر) دیریست که در میان هیاهوی نفس پلید و شیطان طرید
یاد ترا از خاطرمان گم کرده ایم و چونان رمه ای بی چوپان اسیر تیه ضلالت وگمراهی شده
ایم ... چه بیشمار دلها که در گرمای جانسوز فراقت فُسُرد و چه بسیار جانها که در سرمای
دلدوز هجرانت پژمرد ... یابن الحسن کجایی داد از
غم جدایی ... آه آه
آه ...