صبح قریب

صبح قریب
آخرین مطالب

۵۶ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

 

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه ، غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید

هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت

چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد

بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی اختیار نعره هذا حسین او

سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد

 

پس با زبان پر گله آن بضعه الرسول

رو در مدینه کرد که یا ایها الرسول


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۷:۰۶
حسام الدین

 

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بیقرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر

افتاد در گمان که قیامت شد آشکار

آن خیمه ای که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی عماری و محمل شتر سوار

با آن که سر زد آن عمل از امت نبی

روح الامین ز روح نبی گشت شرمسار

 

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد

نوعی که عقل گفت : قیامت قیام کرد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۷:۰۴
حسام الدین

 

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریده رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه ، شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفن خون چکان ز خاک

آل علی چو شعله آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصه محشر قدم زنند

جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند


پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۶:۵۹
حسام الدین

 

چون خون ز حلق تشنه او بر زمین رسید

جوش از زمین بذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه ایمان شود خراب

از بس شکستها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

 

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۶:۵۶
حسام الدین

 

آیه های سرخ ـ سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

 

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه السلام ـ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ * وَ إِذَا الْمَوْءوُدَهُ سُئِلَتْ * بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ * قَالَ : نَزَلَتْ فِی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ـ علیهماالسلام ـ ... از محمّد بن ابى عمیر، از برخى رجالش از حضرت ابى عبد اللّه ـ علیه السّلام ـ در ذیل فرموده خداوند عزّ و جل : * وَ إِذَا الْمَوْوءُدَةُ سُئِلَتْ * بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ * ، فرمودند : این آیه در شأن حسین بن على ـ علیهما السّلام ـ نازل شده. کامل الزیارات ، باب 18 ، حدیث3.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۶:۲۶
حسام الدین

 

آیه های سرخ ـ ثارالله

 

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ـ علیه السلام ـ قَالَ : تَلَا هَذِهِ الآیَهَ * إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ * قَالَ : الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ـ علیهما السلام ـ مِنْهُمْ وَ لَمْ یُنْصَرْ بَعْدُ ؛ ثُمَّ قَالَ : وَ اللَّهِ لَقَدْ قُتِلَ قَتَلَهُ الْحُسَیْنِ ـ علیه السلام ـ وَ لَمْ یُطْلَبْ بِدَمِهِ بَعْدُ ... ابى بصیر ، از حضرت ابى جعفر ـ علیه السّلام ـ نقل نموده که آن حضرت آیة * إِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ * را تلاوت نموده سپس فرمودند : حضرت حسین بن على ـ علیهما السّلام از جمله این دسته بود و مورد کمک و نصرت قرار نگرفت پس از آن فرمود : به خدا سوگند کشندگان حسین بن على ـ علیهما السّلام ـ جملگى کشته شدند در حالى که کسى خون آن حضرت را از ایشان طلب نکرد. کامل الزیارات ، باب 18 ، حدیث2.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۶:۱۷
حسام الدین

 

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسله انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش

اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

پس آتشی ز اخگر الماس ریزهها

افروختند و در حسن مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشه ستیزه در آن دشت کوفیان

بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید

بر حلق تشنه خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان گشوده مو

فریاد بر در حرم کبریا زدند

 

روح الامین نهاده به زانو سر حجاب

تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۲:۱۵
حسام الدین

 

پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرها ست

در رکابت جان سپردن افتخار شیرها ست

بر زبان عشق بوده در شب قدر این سخن:

پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرها ست

پیش از این تیر نگاهت برده جان را از تنم

پس چه باک از اینکه حالا قبله گاه تیرها ست

من سپر بودم برای لحظه ی معراج تو

این نماز آخر من در خور تکبیرها ست

پیکر خونین...تبسم...دامن تو...اشک من

چشم دنیا تا ابد مبهوت این تصویرها ست

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۲ ، ۰۹:۵۸
حسام الدین

روشنای خورشید


قال سید الکونین ـ صلی الله علیه و آله ـ : حسینُ مِنّی و اَنَا مِنهُ ... رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند : حسین ـ علیه السلام ـ از من است و من از او هستم. بحار الانوار، ج 43 ، ص 271.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۷:۵۷
حسام الدین

عقل میگفت : حسینا که تو در کرب و بلائی

عشق آهسته به من گفت : که نی در دل مائی

طائر عقل کجا بر سر کوی تو زند پر

که تو فانی زخودی گشتی و باقی به خدائی

راهبت قبله خود ساخت که ره یافت به جانان

جان فدای تو که هم قبله و هم قبله نمائی

عارفان هر چه بگشتند در آفاق و در انفس

خوشتر از تربت پاک تو ندیدند شفائی

گاه محراب نماز تو شود گودی مقتل

گاه بر منبر نی جامعه را راهنمائی

زیر خنجر ، سر نی ، تشت طلا ، مطبخ خولی

نشنیدیم جز از حق ز گلوی تو ندائی

سزد ای نیزه که بر کنگره عرش بنازی

که تو معراج سر خامس اصحاب کسائی

سر بلندست هرآن سر که بلندست سر نی

بر سر نی نبود منزل هر بی سر و پائی

تن ناپاک چه حاصل که بسر تاج جواهر

سر پر عشق و فضیلت چه زیان بر سر نائی

ماه را سیر منازل نبود هیچ شکستی

شمس را شب پره هرگز ندهد کسر ضیائی

جعفری ! شهپر عشق است که عالمگیر است

عشق دردیست که بالاتر از آن نیست دوائی

 

اثر طبع حضرت علامه مرحوم سید احمد جعفری قدس سره الشریف



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۲:۴۰
حسام الدین