صبح قریب

صبح قریب
آخرین مطالب

۲۸ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است


 لبیک اللهم لبیک لا شریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک و الملک لا شریک لک لا شریک لک لبیک

***

الله اکبر ، الله اکبر ، لا اله الا الله و الله اکبر ، و لله الحمد ، الله اکبر علی ما هدانا و الحمد لله علی ما ابلانا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۶:۲۹
حسام الدین

شب دهم ـ منزلگاه عمق 

 

* إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ *

 

السلام علی القتیل المظلوم

سلام بر آن کشته مظلوم

زیارت ناحیه مقدسه


* وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً *


* أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیر *

* تفسیر القمی : ... أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ إِلَی قَوْلِهِ لَقَدِیرٌ ... قَالَ نَزَلَتْ فِی عَلِیٍّ وَ جَعْفَرٍ وَ حَمْزَه ـ علیهم السلام ـ ثُمَّ جَرَتْ فِی الْحُسَیْنِ ـ علیه السلام ـ وَ قَوْلُهُ الَّذِینَ أُخْرِجُوا الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ ... حِینَ طَلَبَهُ یَزِیدُ لَعَنَهُ اللَّهُ لِیَحْمِلَهُ إِلَی الشَّامِ فَهَرَبَ إِلَی الْکُوفَۀِ وَ قُتِلَ بِالطَّفِّ.

* حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه السلام ـ  فِی قَوْلِهِ : ... أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ ... قَالَ : إِنَّ الْعَامَّه یَقُولُونَ نَزَلَتْ فِی رَسُولِ اللَّهِ لَمَّا أَخْرَجَتْهُ قُرَیْشٌ مِنْ مَکَّۀَ وَ إِنَّمَا هُوَ الْقَائِمُ عجل ـ الله تعالی فرجه الشریف ـ  إِذَا خَرَجَ یَطْلُبُ بِدَمِ الْحُسَینِ وَ هُوَ قَوْلُهُ نَحْنُ أَوْلِیَاءُ الدَّمِ وَ طُلَّابُ الدِّیَه.

 

* ... وَأَسَرُّوا النَّجْوَی الَّذِینَ ظَلَمُوا ... *

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه السلام ـ : فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ : ... وَ أَسَرُّوا النَّجْوَی الَّذِینَ ظَلَمُوا ... قَالَ : الَّذِینَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ حَقَّهُمْ.

 

* از حضرت امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ مرویست : ان الحسین ... قتل مظلوما مکروبا عطشانا. کامل الزیارات ص168.


* قال الامام الباقر - علیه السلام - : اِنّ الحُسَیْنَ صاحِبَ کَربَلا قُتِلَ مَظْلوما ، مَکروبا ، عَطْشانا ، لَهفانا فآلَی اللّه عَزَّوَجلّ عَلی نَفْسِهِ اَن لا یاتیَهُ لَهفانٌ و لا مَکروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَنْ بِهِ عاهَه ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَیْنِ بنِ عَلی علیه السلام اِلَی اللّه عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّه کُرْبَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنْبَهُ وَ مَدَّ فی عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فی رِزقِهِ فَاعتَبِروا یا اُولِی الَابْصار ... امام باقر ـ علیه السلام ـ : حسین ، بزرگ مرد کربلا ، مظلوم و رنجیده خاطر و لب تشنه و مصیب زده به شهادت رسید. پس خداوند ، به ذات خود ، قسم یاد کرد که هیچ مصیبت زده و رنجیده خاطر و گنهکار و اندوهناک و تشنه ای و هیچ بَلا دیده ای به خدا روی نمی آورد و نزد قبر حسین ـ علیه السلام ـ دعا نمی کند و آن حضرت را به درگاه خدا شفیع نمی سازد ، مگر این که خداوند ، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده می کند و گناهش را می بخشد و عمرش را طولانی و روزی اش را گسترده می سازد. پس ای اهل بینش ، درس بگیرید.  بحارالأنوار ، ج101 ، ص46 ، ح5.


* عن ابی جعفر و ابی عبدالله ـ علیهماالسلام ـ یقولان : من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنه ، فلا یدع زیاره المظلوم ... از حضرت امام محمد باقر و حضرت امام جعفر صادق ـ علیهماالسلام ـ نقل شده که فرمودند : هر کس که میخواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد ، زیارت مظلوم ـ امام حسین علیه السلام ـ را ترک نکند. مستدرک الوسائل.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۶:۱۶
حسام الدین

شب نهم ـ منزلگاه معدن بنی سلیم      



*
إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَ هُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّه یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقا فِی التَّوْراه وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ *


السلام علی ساکن کربلاء

سلام بر ساکنِ کربلاء

زیارت ناحیه مقدسه

 

* اللهوف علی قتلی الطفوف : ... با ورود کاروان حسینی ـ صلوات الله علیه ـ در روز دوم محرم الحرام سال 61 ه . ق حضرت سید الشهداء ـ صلوات الله علیه ـ در باره آن سرزمین پرسید و نام و نشانش را جویا شد ... در پاسخ گفته شد : یکی از نامهای این وادی کربلاست ... امام ـ علیه السلام ـ با شنیدن نام کربلا فرمود : اللهم اعوذ بک من الکرب و البلاء . ثم قال : هذا موضع کرب و بلا ؛ انزلوا هاهنا والله محط رحالنا و مسفک دمائنا ؛ هاهنا والله محل قبورنا و هاهنا والله مسبی حریمنا بهذا حدثنی جدی رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ .

 

* قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ : یقبر ابنی بأرض یقال لها کربلا هی البقعه التی کانت فیها قبه الاسلام نجا الله التی علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فی الطوفان ... پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند : پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده میشود که به آن کربلا گویند ، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است ، چنان که خدا یاران مومن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد. کامل الزیارات.

 

* شیخ سلیمان بخلی حنفی در ینابیع الموده (باب 60 ) نقل می کند : که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود : به درستی که این پسر من حسین ـ علیه السلام ـ کشته می شود در زمین کربلا ، پس هر کس از شما آن روز حاضر باشد ، یاری کند امام حسین ـ علیه السلام ـ را.

 آنگاه نوشته است ، انس بن حارث به سوی کربلا رفت و به فرمان پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ عمل کرد و کشته شد با اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ . شبهای پیشاور، ص 53.

 

*روایت شده است که : رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ حسین ـ علیه السلام ـ را در دامن خود نشانده بود ، که جبرئیل آمد و گفت : یا رسول الله این پسر تو است؟ حضرت فرمود : آری ؛ جبرئیل گفت : پس از تو امتت او را خواهند کشت؟ آن حضرت گریان شد ، جبرئیل گفت : آیا زمینی که در آن کشته می شود به تو نشان بدهم؟  حضرت فرمود : آری ،  آن گاه جبرئیل مشتی از خاک سرزمین کربلا را به آن حضرت نشان داد. مجمع الزوائد، ج 9، ص 188 ، الصواعق ، ص 115 ، خصائص ، ج 2، ص 125 ، کنز العمال ، ج 6 ، ص 223.

 

* حضرت امیرالمؤمنین امام علی ـ علیه السلام ـ  پس از جنگ صفین ، هنگام عبور از کربلا همراه برخی همراهان ، چشمانش پر ازاشک شد و فرمود : اینجاست محل فرودآمدنشان . . . و اینجاست شهادتگاه عاشقان بی نظیر که در گذشته و آینده ، نمونه ندارند مصارع عشاق شهداء لا تسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من بعدهم ... سفینۀ البحار ، ج 2 ، ص 197 و 475.

 

* هرثمه بن مسلم می گوید : در جنگ صفین در رکاب علی بن ابی طالب  ـ علیه السلام ـ کارزار کردیم ، هنگامی که از آن جا بازگشتم ، درسرزمین کربلا پیاده شده و نماز صبح را در آن جا گزاردیم حضرت از تربت آن جا کفی برداشت و بویید ، گویا در تعقیب نمازخاک شهیدان را بویید ، سپس فرمود : واها لک ایتها التربه لیحشرن منک قوم یدخلون الجنه بغیر حساب ... وه ! شگفتا ! از تو ای خاک اسرارآمیز ، شگفتا ! از تو که در رستاخیز گروه گروه بر می خیزند و بی حساب داخل بهشت خواهند شد.

 

* در بحار از کامل الزیارات از امام سجاد ـ علیه السلام ـ روایت شده که فرمود : خداوند زمین کربلا را24 هزار سال پیش از آن که زمین کعبه را خلق کند و او را حرم قرار دهد حرم امن و مبارک خود قرار داد ، چون روز قیامت می شود این زمین با تربت نوارنی خویش بلند می شود و نهاده می شود بر آن برترین باغی از باغ های بهشتی که ساکن نمی شود در آن مگر پیامبران و مرسلین ، و آن زمین مقدس روشنایی می دهد بین باغ های بهشتی چنان که روشنایی می دهد ستاره ای در بین ستاره ها از برای اهل زمین که نورش خیره می کند چشم های اهل بهشت را و فریاد می زند : انا ارض الله المقدسه الطیبه المبارکه التی تضمنت سید الشهدا علیه السلام و سید شباب اهل الجنه .این زمین کربلا بقعه مبارکه ای است که خداوند در قرآن مجید یاد فرموده . کامل الزیارات ص 268.

 

* امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ فرمود : علی ـ علیه السلام ـ به کربلا گذر کرد و فرمود : خوابگاهی است از سوارانی ! قتلگاهی است از عشاق ! این کوی ، کوی شهیدانی است که گذشتگان از آنان پیشی ندارند و آیندگان به آنان نمی رسند.

 

* امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ فرمود : علی ـ علیه السلام ـ با دو تن از یاران خود به کربلا گذشت ، هنگامی که به آن سرزمین گذر کرد چشمانش پر از اشک شد و گفت : این خوابگاهی از سواران آنهاست ، این بار اندازی برای بنه آنان است در این جایگاه ، خون آنان به زمین ریخته می شود خوشا به تو پاکیزه خاکی که در فراز تو خون احبا خواهد ریخت.

 

* در بحار از کامل الزیارات از حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که حضرت فرمود : زمین کعبه فخر کرد و گفت : کدام زمین مثل من است و حال آن که خانه خدا در پشت من واقع شده است و مردم از راه های نزدیک و دور به سوی من می آیند و من حرم و محل امن الهی هستم؟ پس خداوند وحی بر اوکرد : بس کن و آرام بگیر ، نسبت فضیلت تو با فضیلتی که به زمین کربلا داده ام چون سوزنی است که در آب دریا و از آب دریا بردارد اگر نبود زمین کربلا من به تو فضیلتی نمی کردم و اگر نمی بود آن وجود شریفی که زمین کربلا در بر دارد ، من خلق نمی کردم آن خانه ای که به آن فخر می کنی پس آرام بگیر و مستقر باش و متواضع و ذلیل و خوار باش ، والا غضب می کنم بر تو و تو را به آتش جهنم می برم. منتخب التواریخ ، ص229.

 

* قال ابوعبدالله ـ علیه السلام ـ : الغاضریه من تربه بیت المقدس ... امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است. کامل الزیارات، ص 269.

 

* قال ابوعبد الله ـ علیه السلام ـ : إن أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالی ... امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات ، اولین زمین و نخستین آبی بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید. بحار الانوار، ج 98 ، ص109 , نیز کامل الزیارات ، ص269.

 

* قال ابوعبدالله ـ علیه السلام ـ : موضع قبر الحسین ـ علیه السلام ـ ترعه من ترع الجنه ... امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود : جایگاه قبر امام حسین ـ علیه السلام ـ کانالی از کانالهای بهشت است.کامل الزیارات، ص 271.

 

* قال الصادق ـ علیه السلام ـ : زوروا کربلا و لا تقطعوه فإن خیر أولاد الانبیاء ضمنته ... امام صادق ـ علیه السلام ـ  فرمود : کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید ، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است.کامل الزیارات، ص 269.

 

* قال الصادق ـ علیه السلام ـ : شاطیء الوادی الایمن الذی ذکره الله فی القرآن، هو الفرات و البقعه المبارکه هی کربلا ... آن ساحل وادی ایمن که خدا در قرآن یادکرده فرات است و بارگاه با برکت نیز کربلا است. بحار الانوار، ج 57 ، ص 203 ؛ به نقل از تهذیب.

 

* امام صادق  ـ علیه السلام ـ فرمودند : به راستی که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد. کامل الزیارات ، ص267.

 

مسیب بن نجبه فرازی می گوید : هنگامی که سلمان فارسی به دیار ما - یعنی عراق - آمد ( ظاهرا هنگامی است که سلمان فارسی والی مدائن بود ) در زمره استقبال کنندگان او رفتیم سپس به سوی کربلا رهسپار شد و در آن جا گفت : این قتلگاه برادران من است ، این جای زمین نهادن بنه آنان است و این خوابگاه سواران آنان است شتران خود را در آن برای ابد خواهند خوابانید و این محل ریزش خون آنان است در این زمین پسر بهترین پیغمبران کشته می شود در این زمین بهترین بازماندگان کشته می شود .احقاق الحق ، ج 11 ، ص 363.

 

قال ابن عباس : ما کنا نشک اهل البیت و هم متوافرون ان الحسین ـ علیه السلام ـ یقتل بالطف ... ابن عباس می گوید : ما خانواده پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ هیچ شکلی نداشتیم و با اطمینان بسیار می دانستیم که حسین در کربلا شهید خواهد شد اعیان الشیعه ، ج 4، ص139.

 

محققان در وجه تسمیه این ارض شریف به کربلا نظرات چندی  ابراز کرده اند:

الف : بعضی براین عقیده اند که ریشه کربلا از کلمه کربل ترکیب یافته است کربل به سست بودن خاک زیر پا اطلاق میگردد لذا این سرزمین را کربلا نامیده اند که خاکی نرم و سست داشته و پا در آن فرو میرود ، دیریست که در این وادی مقدس و طور سینای عاشقان دلداده و بیخبر از خویشتن خویش ، قدمها از زیر میشکنند تا انسان بر خاک ذلت افتد و باد خود بینی و شرک از سر بنهد ... اللهم ... أدعوک محتاجا و أرغب الیک فقیرا و أفزع الیک خائفا و أبکی الیک مکروبا و أستعین الیک ضعیفا و أتوکل الیک کافیا ... .

 

ب : بعضی دیگر بر آنند کربلاء از ریشه کربله بمعنی سست شدن گامها اشتقاق پیدا نموده است . توضیح آنکه در لسان عربی هنگامی که بخواهند به بی حالی و با کسالت قدم برداشتن کسی اشاره کنند می گویند : جاد یمشی مکربلا ، یعنی : فلانی آمد درحال که به سستی یا آرامی گام بر می داشت. ازین رو گویا کربلا گامها را سست میکند تا  جانها سکون یابند و قلبها در آن آرام گیرند بگونه ای که هیچ اضطرابی آنها را نلرزاند. موسوعۀ العتبات المقدسه ، قسم کربلا ، ص 9.

 

ج : گروهی دیگر معتقدند که کربلا از کلمه کربال که معرب گربال میباشد ، گرفته شده و کربال یعنی غربال کردن و تمیز و پاک کردن ، چنانکه در مورد تمیز ساختن گندم از خاک ، خاشاک ، سنگ و شن گفته می شود : کربلت الحنطۀ ، یعنی گندم را غربال کردم و آن را تمیز نمودم ،  بنابراین آن سرزمین شریف را بلحاظ آنکه از سنگ و ریگ خالی است کربلا نام نهاده اند. براستی که کربلا قلب آدمیزاده را از ناسره رذایل و دلبستگیهای این سویی پاک نموده و وجهه دل انسان را بسوی عالم ملکوت میگرداند چه بسیار دلهایی که در معرض تابش انوار حسینی در کربلا از عالم خاک بریده شدند و رو بجانب افلاک نمودند. همان ، ص 9.

 

د : عقیده دسته دیگری در خصوص ریشه کربلا آنست که : کربلا مرکب از واژگان کرب و ال است یعنی حرم خدا و خانه خدایگان توضیح آنکه کرب در لغت سامی معادل کلمه قرب عربی ست و چنانچه ال نیز کنایه از خداوند متعال باشد این کلمه به معنای جایگاهی ست که در نزد خداوند متعال از احترام ویژه ای برخورداست. مگر نه آنست که کربلا مدفن جانهای واله و شیفته ایست که در مسیر وصول به لقای الهی ، زخم نیزه ها و جراحت تیغها را در نیافتند و وصال معشوق را به قیمت جان خریدند ... بزم مستانه عند ربهم یرزقون گوارای جانهای بیخود ایشان باد. مدینۀ الحسین ، ص 11.

 

ه : مطابق نقل دیگری این کلمه در اصل فارسی بوده و از دو کلمه کار و بالا بمعنی کار آسمانی و برترین گرفته شده است به عبارتی کاری همچون نماز و نیایش ...وه ! کربلا آستانه ایست که تاریخ با چشمان خویش دید که در گرماگرم عاشورا کار عشق و عاشقی بالا گرفت : الهی ... صبرا علی قضائک ، یا رب ، لا إله سواک یا غیاث المستغیثین مالی رب سواک و لا معبود غیرک ، صبرا علی حکمک یا غیاث من لا غیاث له یا دائما لا نفاد له یا محیی الموتی ... بنگر که چه نیکو لحظه سبز شکفتن سرخ در واژه واژه مناجات سید الشهداء ـ صلوات الله علیه ـ می پیچد که رقص اندر خون خود مردان کنند ... همان ، ص 1.

 

و : از دیگر وجوه اشتقاق آنست که کربلا از کور بابل یعنی روستاهای بابل مشتق شده است. نهضۀ الحسین علیه السلام ،ص 66.

 

ز : و در نهایت کربلا در لسان نورانی خود حضرت سید الشهداء و پدر گرامی ایشان ـ علیهما السلام ـ و جد بزرگوارش ـ صلوات الله علیه و آله ـ از دو واژه کرب و بلا ترکیب یافته و به وادی درد و آزمایش تفسیر شده است. نهضۀ الحسین علیه السلام ، ص 5.

 

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

روبه صفتان زشت خو را نکشند

گر طالب صادقی ز کشتن مگریز

مردار بود هر آنکه او را نکشند

 

این سرزمین گرامی جز نام کربلا از نامهای مشهور و غیر مشهور دیگری نیز برخوردا میباشد :


* حایر حسینی ـ صلوات الله علیه ـ : این نام پس از نام کربلا ، از استعمال بیشتری برخوردا بوده و حائز اهمیت می باشد ، کربلا در کتابهای فقهی بیشتر با همین نام عنوان می شود و فقهاء مسائل خاصی را که در خصوص حائر و احکام و حدود آن می باشد در ذیل همین عنوان بحث و بررسی می کنند ، حایر که گاهی اوقات مخفف آن یعنی حیر نیز استعمال می شود اشاره به حرکت دورانی آب در گودی قتلگاه حضرت سید الشهداء ـ علیه السلام ـ دارد که گویی از غایت عطش کام جان خویش را از آن سرچشمه حیات ابدی سیراب مینماید. حائر در لغت به دیوار یا نرده گرداگرد خانه یا مکان گفته می شود.


* نینوا : نینوا منطقه ایست در شرق کوفه و کربلا که کربلا جزئی از آن بشمار میرفته است و به تصریح یاقوت حموی در معجم البلدان نینوا نام دو منطقه می باشد : منطقه ای در موصل که حضرت یونس پیامبر ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ جهت تبشیر وانذار مردمان آن دیار به آنجا رفته بوده است و دیگری منطقه سابق الذکر در حدود کوفه ، امروزه از نینوا به باب طویرج نام برده میشود ... از نای بریده نی هنوز نوای هیهات منا الذله گوش ملک و ملکوت را مینوازد تا انسان در میان این جهان جانان خویش فراموش نسازد ... .


*  طف یا طفوف : دشتی است نزدیک کوفه و در آن چندین چشمه جاریست ، ازین رو طف به زمینهایی که مشرف بدریا یا نهر یاشند گفته میشود کربلا را نیز از آن جهت که چند چشمه در آن جاری بوده به این نام خوانده اند شایان ذکر است که طف الفرات و شاطیء فرات نیز به این معنی نزدیک می باشند ... آه که در این سرزمین هزاران هزار چشمه و رود اشک از دریای احساس عاشقان روان ست که جان کروبیان را سیراب میسازد ... .


* غاضریه : حضرت امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ میفرمایند : الغاضریه هی البقعۀ التی کلم الله فیها موسی بن عمران و ناجی نوحا فیها و هی اکرم ارض الله علیه و لو لا ذلک ما استودع الله فیها اولیاءه و ابناء نبیه ، فزوروا قبورنا بالغاضریه. ( موسوعه عتبات مقدسه ج8 ) , گفته شده که این آبادی در اطراف کوفه و منسوب به خاندان بنی اسد می باشد هنگامی که حضرت سید الشهداء ـ صلوات الله علیه ـ به کربلا رسید از نام آن سئوال فرمود که یکی در جواب ایشان گفت که نامش غاضریه ست... .


* عقر یا عقر بابل : این منطقه محلی است در نزدیکی کربلا و از توابع بابل در جریان ممانعت حر از کاروان امام ـ علیه السلام ـ زهر بن قین ـ رحمه الله ـ به حضرت پیشنهاد نمود که به سوی این آبادی که از امنیت و قابلیت دفاع بهره مند بود بروند امام ـ علیه السلام ـ از نام آبادی سئوال فرمودند که گفته شد نام آن عقر است ؛ حضرت فرمود : پناه می بریم از عقر بخداوند متعال ؛ و نپذیرفتند لذا کمی جلوتر رفتند و آنگاه فرود آمدند.


* نواویس : این کلمه هیأت جمع برای کلمه ناووس می باشد و به معنای گورستان مجوسان یا نصارا ست و در گذشته استعمال آن در مورد مقبره رایج بوده است ؛ حضرت سید الشهداء ـ صلوات الله علیه ـ پیش از خروج از مکه بقصد کوفه خطبه ای خواند و در آن خروج خویش را اعلام نمود ، در این خطبه حضرت از محلی به نام نواویس یاد مینمایند : ... خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاه ، و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف و خیر لی مصرع انا لاقیه کانی باوصالی تقطعها ذئاب الفلوات بین النواویس وکربلاء ... مرگ برای فرزندان آدم چه زیبا نوشته شده است ؛ نوشتاری که در لطافت به نقشی می ماند که گردن بند ، در گردن دخترکان جوان می کشد و من برای سر کشیدن جام جان بخش شهادت و به دیدار سلف همانقدر مشتاقم که یعقوب به دیدار پسرش یوسف، دست تقدیر الهی ، برای من قتلگاهی برگزیده است که من به دیدارش خواهم شتافت ، می بینم که به همین زودیها گرگهای گرسنه نواویس و کربلا مرا در محاصره انداخته بند بند اعضای بدنم را از هم جدا می کنند ... .


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۴:۵۹
حسام الدین


یا من هو اختفی لفرط نوره

و الباطن فی شده ظهوره


آه ... در طلب جمالت جانمان به لب رسید بگو کجا ، کی و چگونه بنگریم تا تو در دیدگانمان نشینی ، سالهاست که خیل طالبان عاشق را در خمار یک جام نظاره از آن قامت دلجوی نهاده ای ،گویا ازین هجران بی پایان میان باریک در قتل ایشان بسته ای خوشا آنکو که گرفتار سلسله زلف تو شد تا در منتهای عاشقی ازو جان ستانی و جانانش بخشی...


* الهی ! ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتی یکون هو المظهر لک متی غبت حتی تحتاج ال دلیل یدل علیک *

 

کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تو را  

  کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را

غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور

پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی که من

با صد هزار دیده تماشا کنم تو را

چشمم به صد مجاهده آیینه ‌ساز شد  

تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را

بالای خود در آینه‌ی چشم من ببین

  تا با خبر ز عالم بالا کنم تو را

مستانه کاش در حرم و دیر بگذری

  تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را

خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم

  خورشید کعبه ، ماه کلیسا کنم تو را

گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من

  چندین هزار سلسله در پا کنم تو را

طوبی و سدره گر به قیامت به من دهند

  یک‌جا فدای قامت رعنا کنم تو را

زیبا شود به کارگه عشق کار من

 هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را

رسوای عالمی شدم از شور عاشقی 

ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را

با خیل غمزه گر به وثاقم گذر کنی

 میر سپاه شاه صف‌ آرا کنم تو را

جم دستگاه ناصردین شاه تاجور 

کز خدمتش سکندر و دارا کنم تو را

شعرت ز نام شاه ، فروغی شرف گرفت

زیبد که تاج تارک شعرا کنم تو را


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۰:۱۱
حسام الدین

شب هشتم ـ منزلگاه افیعیه


* مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلًا *

 

السلام علی من بکته ملائکه السماء

سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند

زیارت ناحیه مقدسه

 

* صاحب کتاب درالثمین در ذیل آیه شریفه * ... فتلقی آدم ربه بکلمات ... * نقل میکند : که چون خدای متعال اراده فرمود توبه آدم را بپذیرد پرده از دیده گان آدم برداشته شد و در ساق عرش اسامی خمسه آل عبا را مشاهده کرد و آنها را بر زبان راند و از جبرئیل پرسید : اینان کیستند؟ جبرئیل ایشان را معرفی کرد و سپس گفت : ای آدم خدای خویش را به این اسامی بخوان تا توبه ات پذیرفته شود ، آدم سئوال نمود : چگونه بخوانم؟ جبرئیل گفت : چنین بخوان که یا حمید بحق محمد ، یا عالی بحق علی ، یا فاطر بحق فاطمه ، یا محسن بحق الحسن و الحسین ، و منک الاحسان. هنگامی که جبرئیل نام حسین را بر زبان جاری ساخت قلب آدم ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ شکست و سرشکش جاری گردید ، پس گفت : برادرم جبرئیل چرا آنگاه که نام پنجمین نفر ازیشان را بر زبان جاری نمودم قلبم شکست و اشکم جاری شد؟ جبرئیل گفت: برای این فرزندت مصیبتی روی میدهد که همه مصائب در پیش آن کوچک و حقیرند. آدم گفت : ای برادر آن مصیبت چگونه است؟ جبرئیل گفت: یقتل عطشانا غریبا وحیدا فریدا لیس له ناصر و لا معین ... او را با لب تشنه میکشند در حالی که غریب و بیکس و تنها است و یار و یاوری ندارد ... و لو تراه یا آدم و هو یقول : وا عطشاه وا قله ناصراه حتی یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان ، فلم یجبه أحد الا بالسیوف و شرب الحتوف فیذبح ذبح الشاه من قفاه و ینهب رحله أعداؤه و تشهر راسه و رؤس انصاره فی البلدان و معهم النسوان و کذلک سبق فی علم الواحد المنان فبکی آدم و جبرئیل بکاء الثکلی ... ای آدم چنانچه ببینی او را در آن روز که میگوید : وای ازتشنگی  و کمی یار و یاور تشنگی چنان بر او غلبه کند که آسمان به چشمش تیره و تار آید مانند آنکه دود فاصله شده است پس هیچ کس او را یاری نکند مگر با شمشیر که به جانش افتند  و او را مانند گوسفند ذبح کنند و سرش را از قفا ببرند و دشمنان پس از کشتن اموالش را غارت نمایند و سرهای او و یارانش را شهر به شهر و دیار به دیار بگردانند و زنانش را اسیر نمایند. و این چنین درعلم خدای واحد منان گذشته است. سپس آدم و جبرئیل گریستند مانند زنی که فرزندش مرده باشد.

 

* عن موسی بن سمعدان ، عن عبدالله بن القسم ، عن عمر و بن ابان الکلبی ، عن ابان بن تغلب ، قال : قال ابوعبدالله ـ علیه السلام ـ : هبط اربعه الاف ملک یریدون القتال مع الحسین بن علی ـ صلوات الله علیهما ـ ، فلم یؤذن لهم فی القتال ، فرجعوا فی الاستمار ، فهبطوا و قد قتل الحسین ـ صلوات الله علیه ـ ، و لعن قاتله و من اعان علیه و من شرک فی دمه ، فهم عنده قبره شعث غیر یبکونه إلی یوم القیمه ، رئیسهم ملک ، یقال له : المنصور ، فلا یزوره زائر إلا إستقبلوه ، و لا یؤدّعه مودّع إلا شیعوه ، و لا یمرض إلاّ عادوه ،‌ و لایموت إلاّ صلّوا علی جنازته و استغفروا له بعد موته ، فکّل هؤلاء فی الأرض فینتظرون قیام القائم ـ عجّل الله تعالی فرجه الشریف ـ ... بسند مذکور از ابان بن تغلب روایت کرده که گفت : فرمود ابوعبدالله حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ : چهار هزار ملک از آسمان بر زمین جهت یاری و قتال همراه با حسین بن علی ـ صلوات الله علیهما ـ فرود آمدند ؛ آن حضرت به ایشان اذن نداد پس برای اذن خواستن برای قتال برگشتند ، و باز فرود آمدند در حالی که حسین ـ علیه السلام ـ کشته شده بود پس آن ملائکه نزد قبر آن حضرت مانده اند ، پریشان و بر آن حضرت تا روز قیامت گردآلود می گریند رئیس ایشان ملکی است که به او منصور گفته می شود. پس زیارت نمی کند آن حضرت را زیارت کننده ای مگر اینکه آن ملائکه او را استقبال می کنند ، و وداع کننده ای آن حضرت را وداع نمیکند مگر اینکه او را بدرقه می کنند ، و مریض نمی شود مگر اینکه او را عیادت می کنند ، و نمی میرد مگر پس از مردن بر جنازه او نماز گذارند و از خدا آمرزش او را می خواهند و ایشان بر این حالند در زمین تا زمانی که قائم ظهور کند. کامل الزیارات ، ص192 , بحارالأنوار ، ج45 ، ص226.


* عن کامل مسند عن یونس عن الرضا ـ علیه السلام ـ قال : من زار الحسین ، فقد حج و اعتمر ؛ قلت : یطرح عنه حجه الاسلام؟ قال : لا، هی حجه الضعیف ، حتی یقوی و یحج إلی بیت الحرام ، اما عملت ان البیت یطوف به کل یوم سبعون ألف ملک حتی إذا ادرکهم الیّل صعدوا و نزل غیرهم فطافوا بالبیت حتّی الصّباح ، و ان الحسین لأکرم إلی الله من البیت ، و انّه فی وقت کل صلاه لینزل علیه سبعون ألف ملک شعث غبرلایقع علیهم النوبه إلی یوم القیمه ... از حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ روایت کرده که فرموده : هرکه زیارت کند حسین ـ علیه السلام ـ را، مانند کسی است که حج و عمره بجای آورده باشد ؛ یونس گفت : به حضرت عرض کردم : حجه الاسلام از او ساقط می شود؟ فرمود : نه ، آن زیارت رفتن ، حج کسی است که ناتوان باشد ، تا وقتی که که توانا شود و به حج بیت الحرام رود ؛ آیا ندانسته ای که هر روز ، دور آن خانه طواف می کند هفتاد هزار ملک تا وقتی که درک کند شب آنها را ؛ پس بالا می روند و نازل شود ملائکه دیگری غیر از ایشان ، پس آنها دور خانه طواف می کنند تا صبح و هر آینه حسین ـ صلوات الله علیه ـ گرامی تر است به سوی خدا از خانه که در وقت هر نمازی نازل می شود بر او هفتاد هزار ملک پریشان حال و گردآلود ، که تا روز قیامت نوبت زیارت برای ایشان واقع نشود. کامل الزیارات ، ص159 , بحارالأنوار ، ج101 ، ص40.


*از ابن حمزه ثمالی روایت شده است که گفت : به حضرت امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ گفتم : یا ابی جعفر! ای پسر رسول خدا ! آیا همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود : آری ، گفتم : فلِمَ سمّی القائم قائماً؟ قال : لمّا قتل الحسین جدّی ضجّت الملائکه إلی الله عزّوجلّ بالبکاء و النحیب ، و قالوا : إلهنا و سیّدنا ! اتغفل عمّن قتل صفوتک ، و ابن صفوتک و خیرتک من خلقک؟ فاوحی الله عزّوجلّ إلیهم : قروّا ملائکتی فو عزّتی و جلالی ، لأنتقمن منهم و لو بعد حین ؛ ثم کشف الله عزّوجلّ عن الائمة من ولد الحسین للملائکه فسّرت الملائکه بذلک ، فاذا احدهم قائم یصلیّ فقال الله عزّوجلّ بذلک القائم انتقم منهم ...گفتم : پس به چه سببی است که یک نفر از شما قائم نامیده شده؟ فرمود : وقتی که جدّ من حسین ـ علیه السلام ـ کشته شد فرشتگان به درگاه خدا نالیدند و به گریه و زاری فریاد برآوردند و عرض کردند : ای خدای ما و آقای ما ! آیا دست از کسی که برگزیده پسر برگزیده تو و بهترین آفریده از میان آفریده های تو را  کشت ، باز داشتی ؟ خدای عزّوجلّ به سوی ایشان وحی فرستاد که : آرام گیرید ای فرشتگان من ! سوگند به عزّت و جلال خودم که هر آینه از ایشان انتقام می کشم ، هر چند پس از زمانی باشد ؛ سپس خدای عزّوجلّ برای فرشتگان حجاب غیرت از جمال پیشوایانی که از فرزندان حسین اند برداشت تا خرم و خوشحال شدند ، و قائم آل محمد را به ایشان نشان داد ، در حالتی که آن حضرت به نماز ایستاده بود ، و فرمود : به این قائم از ایشان انتقام خواهم کشید. علل الشرایع ، ج1 ، ص160 , بحارالانوار ، ج37 ، ص294.


* از محمد بن حمران روایت شده است که گفت : قال أبوعبدالله : لما کان من أمر الحسین بن علی ـ صلوات الله علیهما ـ ما کان ضجّت الملائکة إلی الله تعالی ، و قالت : یا ربّ ، یفعل هذا بالحسین صفیّک و ابن صفیّک و ابن نبیّک؟ قال : فاقام الله لهم ظل القائم و قال : بهذا إنتقم له من ظالمیه ... حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود که : چون امر شهادت حسین بن علی ـ علیه السلام ـ به پایان رسید ، آن چنانی که رسید ، ملائکه رو به جانب خداوند متعال کرده و ناله و فریاد برآوردند که : ای پروردگار! آیا با حسین ، برگزیده تو و پسر برگزیده تو و پسر پیغمبر تو چنین رفتاری می شود؟ ، سپس حضرت ـ علیه السلام ـ فرمود : پس بر پاداشت خدا برای ایشان شبح قائم را و فرمود : به وسیله این قائم ـ صلوات الله علیه ـ از ستم کنان در حق او انتقام می کشم. امالی للطوسی ، ص 418 ؛ بحارالانوار ، ج45 ، ص2۲۱.


* از حریز روایت شده که گفت : به محضر حضرت أبی عبدالله امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ عرض کردم : فدایت شوم چه مقدار حیات دنیوی شما اهل بیت ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ کم است؟ حضرت ـ صلوات الله علیه ـ در جواب فرمود : إنّ لکلّ واحد منّا صحیفه فیها ما یحتاج إلیه أن یعمل به فی مدّته ، فاذا إنقضی ما فیها بما أمر به عرف أنّ أجله قدر حضر ، و أتاه النبی ینعی إلیه نفسه ، و اخبره بما له عندالله ، و إن الحسین قرأ صحیفه التی أعطاها ، و فسرّ له ما یأتی و ما یبقی و بقی فیها اشیاء لم تنقض ، فخرج إلی القتال ، و کانت تلک الامور التی بقیت انّ الملائکه سئلت الله فی نصرته ، فاذن له ، فمکثت تستعدّ للقتال ، و تاهبّت لذلک حتّی قتل فنزلت ، و قد انقطعت مدّته و قد قتل ؛ فقالت الملائکه : یا ربّ ، أذنت لنا فی الانحدار و قد قبضته ، فأوحی الله تبارک و تعالی الیهم : أن الزموا حتّی ترونه و قد خرج فانصروه  و ابکوا علیه و علی ما فاتکم من نصرته و انّکم خصصّم بنصرته و البکاء علیه ، فبکت الملائکة تقرّباً و جزعاً علی ما فاتهم من نصرته ، فاذا خرج یکونون من انصاره ... حضرت ـ علیه السلام ـ فرمود که : برای هر یک از ما اهل بیت صحیفه ای است و در آن صحیفه ، آنچه در مدّت زندگانی ما بر ذمّه ما است ، مقرّر شده و چون آن مدت بگذرد ، بر ما کشف می شود که اجل حتمی ما رسیده و وقتی که برای آن معلوم شده ، فرا رسیده ، در آن وقت رسول خدا حاضر می شود و خبر بآخر رسیدن مدت را بفرماید و منزلت و مقامی که برای ما نزد خدای تعالی است را باز گوید ؛ چون نوبت به حسین ـ علیه السلام ـ رسید و صحیفه او را برایش باز نمودکه حکم خدا تغییر نکند ، آن حضرت برای جهاد بیرون رفت ؛ هنگامی که فرشتگان مصائب آن حضرت را مشاهده نمودند از خدای تعالی خواستند که به یاری آن حضرت حاضر شوند ، خداوند متعال خواهش ایشان را پذیرفت و اجابت فرمود ، پس آنها جهت آمادگی برای قتال قدری درنگ کردند تا آنکه آماده نبرد شده و فرود آمدند هنگامی که ایشان حضور یافتند مدّت آن حضرت تمام گردیده  و شهید شده بود ؛ در آن حال فرشتگان اندوهناک و نالان شده و عرضه داشتند که : ای پروردگار ! تو ما را اجازه هبوط دادی و به یاری او رخصت فرمودی ، چون فرود آمدیم او را قبض فرمودی ؛ خداوند تعال بر ایشان وحی فرستاد که : اکنون ملازم قبر او باشید تا وقتی که او را ببینید زمانی که به دنیا بر گردد و بیرون آید ، در آن حال او را یاری کنید ، اکنون بر او گریه کنید وکه شما برای یاری کردن  و گریه کردن بر او مخصوص شده اید. پس فرشتگان برای تقرّب جستن به او و جزع و اندوهناک بودن بر اینکه او را یاری نکردند گریستند. پس چون آن حضرت از قبر خود بیرون آید ـ یعنی هنگام رجعت آن حضرت به دنیا ـ از یاران او خواهند بود. کافی ، ج1 ، ص283 , کامل الزیارات ، ص87 , بحارالانوار ، ج45 ، ص225.

 

* علامه مجلسی ـ ره ـ در بحارالانوار از ابوذر حدیثی را روایت و نقل کرده است : اگر بدانید که از شهادت آن حضرت چه مقدار حزن و اندوه و الم بر اهل دریاها در وقت موج آنها و بر ساکنین کوه ها و تلّ ها و بیابان ها و اهل آسمان ها وارد می شود ، هر آینه به ذات خدا قسم آن قدر می گریستید که روح های شما از بدن هایتان مفارقت کند و از گریه هلاک شوید .. .و ما من سماء یمرّ به روح الحسین الاّ فزع له سبعون الف ملک یقومون قیاماً ترعد مفاصلهم إلی یوم القیمه ... و هیچ آسمانی نبود که روح حسین ـ صلوات الله علیه ـ  بر او بگذرد مگر آنکه به جزع و فزع در آید برای او هفتاد هزار ملک که همگی آنها از جاهای خود برخیزند ، و مفصل های آنها تا روز قیامت می لرزد ... و ما من سحابة ثمرّ و ترعد و تبرق إلاّ لعنت قاتله ... و هیچ ابری نمی گذرد که از آن رعد و برق ظاهر شود مگر اینکه بر قاتل آن حضرت لعن می کند ... و ما من یوم إلاّ و تعرض روحه علی رسول الله فلتقیان ... و هیچ روز نمی گذرد مگر آنکه روح آن حضرت بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ عرضه می شود و یکدیگر را ملاقات می کنند. کامل الزیارات ، ص73 , بحارالأنوار ، ج45 ، ص219.

 

* عَنْ زُرَارَه قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه السلام ـ : ... إِنَّ الْمَلَائِکَه بکَتْ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً عَلَی الْحُسَیْنِ ... و إِنَّ الْمَلَائِکَه الَّذِینَ عِنْدَ قَبْرِهِ لَیَبْکُونَ فَیَبْکِی لِبُکَائِهِمْ کُلُّ مَنْ فِی الْهَوَاءِ وَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَلَائِکَه ... از زراره روایت شده که گفت : حضرت امام جعفر صادق ـ علیه‌السلام ـ فرمودند : ... بدرستی که ملائکه بر حضرت حسین بن علی ـ صلوات الله علیهما ـ چهل روز گریستند ... و همانا ملائکه‌ای که نزد قبر آن حضرت ـ علیه السلام ـ هستند گریانند و از گریه آنها همه ملائکه هوا و آسمان می‌گریند. بحارالانوار ، ج۴۵ ، ص۲۰۷.

 

* عَلِیٍّ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه السلام ـ قَالَ: سَأَلْتُهُ فِی طَرِیقِ الْمَدِینَۀِ وَ نَحْنُ نُرِیدُ مَکَّۀَ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا لِی أَرَاکَ کَئِیباً حَزِیناً مُنْکَسِراً فَقَالَ لَوْ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ لَشَغَلَکَ عَنْ مُسَألَتِی فَقُلْتُ وَ مَا الَّذِی تَسْمَعُ قَالَ ابْتِهَالُ الْمَلَائِکَۀِ إِلَی اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ عَلَی قَتَلَۀِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ قَتَلَۀِ الْحُسَیْنِ ـ علیهما السلام ـ وَ نَوْحُ الْجِنِّ وَ بُکَاءُ الْمَلَائِکَۀِ الَّذِینَ حَوْلَهُ وَ شِدَّةُ جَزَعِهِمْ ... صفوان جمال می‌گوید: امام صادق ـ علیه‌السلام ـ را در بعضی از راههای مدینه دیدم و ما قصد مکه داشتیم. عرض کردم : ای پسر رسول خدا ، شما را محزون و ناراحت و دلشکسته می‌بینم؟ امام ـ علیه‌السلام ـ فرمود : اگر تو می‌شنیدی آنچه من می‌شنوم این سؤال را نمی‌کردی. عرض کردم : چه چیزی را می‌شنوید؟ ؛ فرمود : نفرین ملائکه بر قاتلان امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ و قاتلان حسین بن علی ـ علیه‌السلام ـ وگریه جن وملائکه و شدت جزع و ناله آنها ... . بحارالانوار ، ج۴۵ ، ص۲۲۶.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۲ ، ۱۲:۴۱
حسام الدین

هشتم ذیحجه الحرام سال 60 ه . ق ، شهادت مسلم بن عقیل ـ علیه السلام ـ عموزاده و سفیر حضرت

 سید الشهداء ـ صلوات الله علیه ـ


... فدمعت عیناه فقال : له عبید الله بن العباس إن من یطلب مثل ما تطلب لایجزع ، فقال : و الله ما لنفسی أجزع و إن کنت لا أحب لها ضرا طرفه عین  و لکن جزعی للحسین و أهل بیته المغترین بکتابی و قال هذا أوان الغدر ... مثیر الاحزان ، ابن نما حلی.
 
مورخین نگاشته اند : هنگامی که مسلم بن عقیل ـ علیه السلام ـ در دام مأموران ابن زیاد ـ لعنت الله علیهما ـ گرفتار گردید او را سوار بر مرکبی به قصد دارالاماره می بردند در این بین جام دیدگان فرزند عقیل از اشک لبریز شد ، یکی از سرکردگان دشمن که چشمان مسلم را سرشار از اشک دید به او گفت : نگران نباش ؛ کسی چون تو که در پی خواسته و هدفی اینچنینی است نباید بر آنچه بر سرش آمده بیتابی کند و بگرید ، پور دلاور عقیل گفت : به خدای سوگند که من جان خود را گرامی میدارم  و به اندازه ی یک چشم بر هم زدن برای خود زیانی را نمی پسندم ؛ اما اینک بر جان خویش نگران نیستم  و بر سرنوشت خود نگریسته و بیتابی نمیکنم ؛ بلکه این بیقراری و اندوه من به جهت حسین ـ علیه السلام ـ  و خاندان ارجمند اوست که به وسیله ی نامه و پیام من از بیعت شما عهدشکنان ، ره عراق گرفته و اعلان وفاداری و دوستی شما را صادقانه و خالصانه پنداشته است. آری ، اندوه عمیق و نگرانی من بر آن حضرت و خاندان گرانمایه ی اوست. و آن گاه گفت: و این سخن زشت و ظالمانه ی تو ، آغاز نیرنگ است
.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۲ ، ۱۲:۴۱
حسام الدین

* قال ابو جعفر ـ علیه السلام ـ لسلمه بن کهیل و الحکم بن عتیبه : إما شرقا أو غربا فلا تجدان علما صحیحا إلا شیئا خرج من عندنا اهل البیت ... خواه به شرق بروید خواه به غرب رو آورید هرگز علم و دانش درستی پیدا نخواهید کرد جز آنچه که در نزد ما. وسائل الشیعه ج 18 ، ص 26 ، باب صفات القاضی.

 

* قال الباقر ـ علیه السلام ـ : بنی الإسلام علی خمس علی الصلاه و الزکاه و الصوم و الحج و الولایه و لم یناد بشئ کما نودی بالولایه ... اسلام بر پنج اصل استوار شده است : نماز ، زکات ، روزه ، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه فرا خوانده نشده است. کافی ، ج 2 ، ص 18 , محاسن برقی ، ص 114 و 445. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۲ ، ۱۲:۳۷
حسام الدین

* امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود : روزی که پدرم محمد بن علی ـ صلوات الله علیهما ـ از دنیا رفت نزدش بودم ، به من دربارة غسل و تکفین و داخل شدن به آرامگاهش وصایایی نمود ، به ایشان گفتم : پدر جان به خدا قسم از روزی که مریض شده ای تو را مانند امروز نیکو ندیده ام و در شما اثری از مرگ نمیبینم؟! فرمود : پسر عزیزم آیا نشنیدی که پدرم علی بن الحسین ـ صلوات الله علیهما ـ مرا از پس دیوارها ندا میکرد که : ای محمد بسوی ما بیا و شتاب کن. بحار ج 46 ، ص 213.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۲ ، ۱۲:۳۳
حسام الدین

شب هفتم ـ منزلگاه مسلح

 

*إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ *

 

السلام علی من جعل الله الشفاء فی تربته

سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد

            زیارت ناحیه مقدسه

 

 * اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته ؛ بکته السماء و من فیها والارض و من علیها و لما یطأ لابیتها ؛ قتیل العبره و سید الاسره ؛ الممدود بالنصر یوم الکره المعوض من قتله أن الائمه من نسله و الشفاء فی تربته ...*اعمال روز سوم شعبان

 

* عن محمد بن مسلم ؛ قال سمعت أبا جعفر و جعفر بن محمد ـ علیهما السلام ـ یقولان : إنّ الله تعالی عوّض الحسین ـ علیه السلام ـ من قتله أن جعل الامامه فی ذرّیته و الشفاء فی تربته و إجابه الدعاء عند قبره و لاتعدّ أیّام زائریه جائیاً و راجعاً من عمره. امالی شیخ طوسی ره حدیث ۶۴۴ ... محمد بن مسلم از حضرات صادقین ـ علیهم السلام ـ نقل میکند که ایشان فرمودند : همانا خداوند متعال در ازای قتل حضرت امام حسین ـ علیه السلام ـ امامت را در ذریه او و شفاء را در تربت و اجابت را نزد آرامگاه او قرار داده است ....

 

* عن موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ قال : ولا تأخذوا من تربتی شیئا لتبرکوا به فأن کل تربه لنا محرمه الا تربه جدی الحسین بن علی ـ علیهماالسلام ـ فإن الله عزوجل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا ... حضرت امام کاظم ـ علیه السلام ـ در ضمن حدیثی که از رحلت خویش خبر میداد فرمودند : چیزی از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید ؛ چرا که خوردن هر خاکی جز تربت جدم حسین ـ علیه السلام ـ بر ما حرام است ، خدای متعال تنها تربت کربلا را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. جامع الاحادیث الشیعه

 

* قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ : الا و ان الإجابه تحت قبته و الشفاء فی تربته و الائمه ـ علیهم السلام ـ من ولده ... پیامبرخدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند : بدانید که اجابت دعا ، زیر گنبد حرم او    ( امام حسین علیه السلام ) و شفاء در تربت او و امامان ـ علیهم السلام ـ از فرزندان او هستند. مستدرک الوسائل

 

* امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند : برترین تربت زمین ، تربت سید الشهداء ـ علیه السلام ـ است . جواهر الکلام ، ج8 .

 

* امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید : اگر بیماری از اهل ایمان حق و حرمت و ولایت حضرت امام حسین   ـ علیه السلام ـ را بشناسد و به اندازه سر سوزنی از خاک پاکش استشفا نماید ، دوا و شفایش خواهد شد . بحار الانوار ، ج 98 ، ص 125.

 

* قال الصادق ـ علیه السلام ـ : حنکوا اولادکم بتربه الحسین ـ علیه السلام ـ فإنها امان ... کام کودکانتان را با تربت حسین ـ علیه السلام ـ بردارید چرا که خاک کربلا فرزندانتان را بیمه میکند. وسائل الشیعه،

 

* قال علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ : کل طین حرام کالمیته و الدم و ما اهل لغیر الله به ، ما خلا طین قبر الحسین ـ علیه السلام ـ فانه شفاء من کل داء ... امام رضا ـ علیه السلام ـ فرمود : هر خاکی حرام است ، مثل مردار ، خون و ذبح شده بی نام خدا ، مگر خاک قبر حسین ـ علیه السلام ـ که درمان هر درد است.

 

* قال الصادق ـ علیه السلام ـ : فی طین قبر الحسین شفاء منکل داء و هو الدواء الاکبر ... امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود : در خاک قبر حسین ـ علیه السلام ـ شفای هر درد است و آن بزرگترین دوا است.

 

قال ابن الأعسم :

و للحسین تربه فیها الشّفاء

تشفی الذی علی الحمام أشرفا

لها دعائان و یدعوالدّاعی

فی وقتی الأخذ و الابتلاع

حدّ لها الشارع حدّا خصّصه

تحریمه ما کان فوق الحمّصه

 

در کتاب فوائد الرضویه در احوال سید نعمت اللّه جزایری رحمه الله علیه آمده است که : آن سیّد جلیل در تحصیل علم زحمت بسیاری کشیده و سختی و رنج بسیار برده و در اوایل تحصیل چون قادر بر تهیّه چراغ نبوده در روشنی ماه مطالعه می نموده تا اینکه از کثرت مطالعه در ماهتاب و بسیار نوشتن و مطالعه کردن ، چشمانش ضعف پیدا کرده بود . پس به جهت روشنی چشم خود تربت مقدّسه حضرت سیدالشهدا و تراب مراقد شریفه ائمه عراق ـ علیهم السلام ـ را بر چشم می کشید که به برکت آن تربت ها چشمش نورانی می گردید .       

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۱۸:۳۷
حسام الدین

دردل کِشدم آتش هجر تو زبانه

آخر کُشدم از غمت این آه شبانه

خونم چکد از دیده بسودای تو تا کی

تا چند روم در طلبت خانه به خانه

هر سو نگرم مهر دل آرای تو بینم

هر جا گذرم میطلبم از تو نشانه

دل بر سر آن شد که به پای تو دهد جان

گر دست دهد وصل تو ای در یگانه

آیا رسد آن طالع فیروز که روزی

روزی شودم دولت دیدار تو یا نه

برخیز و بساط ستم و جور تو برچین

برهان همه یاران خود از جور زمانه

حیران بامیدست که دیدار تو بیند

روزی که زنی تکیه به اورنگ شهانه


اثر طبع علامه میر جهانی ( ره ) ، متخلص به حیران

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۴۶
حسام الدین